مادرش پرستار بود و دلش میخواست دخترش پزشک شود اما سلماز این حرفه پر از درد و خون و رنج را دوست نداشت. خیلی اتفاقات دست به دست هم داد تا او سر از رشته طراحی لباس درآورد و امروز کنار 40لوح سپاسی که از ارگانها و نمایشگاههای متفاوت کسب کرده است، تدریس و عضویت در هیئت علمی دانشگاه فنی و حرفهای الزهرا(س)، داوری جشنواره مد و طراحی لباس فجر استان، عضویت در گروه ارزیابی و تأیید صلاحیت بخش طراحی لباس اداره ارشاد استان، طراحی سه المان نوروزی و... را در کارنامهاش دارد.
سلماز آخوندی جزو اولین دانشآموختگان مقطع کارشناسی در رشته طراحی دوخت و لباس در استان است و از آنجایی که تخصص اصلی او طراحی لباس برای مشاغل مختلف است، لباسهای گوناگونی برای کارگران کارخانجات، رستورانها و... طراحی کرده است اما در این بین، سال95 لباسی برای پاکبانان پایتخت معنوی ایران طراحی کرد که مورد استفاده 6هزار پاکبان قرار گرفت و تا چند روز دیگر هم از لباس جدید این گروه که او طراحی کرده رونمایی میشود.
قراری با این طراح لباس محله سیدرضی میگذاریم اما برخلاف آنچه انتظار داشتیم در دفتر او اثری از پارچه، چرخ خیاطی و... نیست. ابزار کارش چند مداد و خودکار و چند برگ کاغذ است و حدود پنج ماه وقت میگذارد تا طرحی جدید را به تصویر بکشد. البته ایدههای خلاقانه او برخلاف تصورمان ناگهانی از ذهنش نمیجوشد بلکه از یک سیر مهندسیشده عبور میکند که بر اساس آن هر کسی میتواند خالق ایدههای نو باشد.
ساعاتی را همکلام با این هنرمند 43ساله میشویم تا مسیر رسیدن به موفقیتهایش را برایمان بگوید. او که ریشه وضعیت زندگی امروزش را در کودکی میداند، اینگونه شروع میکند: همه چیز برمیگردد به حدود هفت هشت سالگیام. آن زمان جنگ بود و بهدلیل حضور پدرم در جبهه، بیشتر وقتها من با مادرم تنها زندگی میکردیم. مادرم پرستار بیمارستان قائم بود و یک روز در میان، شیفت شبکاری داشت.
بعد از اینکه مجروحان جنگی مورد عمل جراحی قرار میگرفتند و به بخش برمیگشتند میرفتم برایشان داستان میخواندم
برای اینکه من میترسیدم شبها در خانه تنها بمانم همراهش به بیمارستان میرفتم و با افراد بزرگتر از خودم همکلام بودم. آنجا مجروحان جنگی زیادی میدیدم و بعد از اینکه مورد عمل جراحی قرار میگرفتند و به بخش برمیگشتند میرفتم برایشان داستان میخواندم.
این نشست و برخاست کردن با افراد بزرگ باعث شد، تعامل با افراد مختلف و فرهنگهای گوناگون را یاد بگیرم. به یمن این مراودات در مدرسه هم همیشه نماینده میشدم و رابطی بین دانشآموزان خوب و بد و معلمان و مدیر مدرسه بودم و به این طریق روابط عمومیام قوی شد.
از طرفی هر روز از فضای خونآلود و پردرد بیمارستان بیشتر بدم میآمد. اما مادرم آرزو داشت دندانپزشک شوم برای همین مرتب مرا با دندانپزشکان موفق رودررو میکرد تا اشتیاق به این رشته را در من ایجاد کند اما من تصمیمم را گرفته بودم و نمیخواستم پزشک شوم.
سلماز لبخند میزند و میگوید: «خدا عمرش دهد هرچه دارم از عصمت افتخاری، مدیر آنزمان هنرستان شهید مطهری، دارم. وقتی نزدش رفتم و گفتم میخواهم در رشته طراحی دوخت درس بخوانم با مادرم صحبت کرد و بالأخره توانست او را راضی کند که بگذارد به هنرستان بروم.
سرانجام در این رشته درس خواندم تا اینکه سال 76 فارغالتحصیل شدم و رفتم پیش مدیر همین هنرستانی که در آن درس خوانده بودم و گفتم میخواهم تدریس کنم. او هم با شناختی که از من داشت، چند ساعت تدریس برایم گذاشت.
آخوندی از روزهایی تعریف میکند که دنبال کار به دیگر هنرستانهای کار و دانش و فنی و حرفهای مراجعه میکرده و میگفته علاقهمند است تدریس کند. بعضیها نامه درخواستش را نگهمیداشتند و بعضیها هم آن را جلو چشمش در سطل آشغال میانداختند اما او ناامید نمیشود و آنقدر اینطرف و آنطرف میرود تا بالأخره برای همه روزهای هفته کلاس برمیدارد.
سال78 که آموزش و پروش آزمون استخدامی میگذارد، او در این آزمون شرکت میکند و با قبولی در آن، معلم رسمی هنرستانها و مراکز فنی و حرفهای میشود.
به گفته خودش چون در کودکی یاد گرفته بود چگونه با افراد مختلف تعامل داشته باشد، در تدریس، این مهارتهای ارتباطی به کمکش میآید و از او معلمی با تواناییهای لازم میسازد.
سال 79 بود که یک روز دوستم فریادزنان سمتم آمد و گفت کارشناسی رشته طراحی دوخت هم به رشتهها اضافه شده است
این طراح لباس ادامه میدهد: چون آنزمان رشتهمان مقطع کارشناسی نداشت، با اکراه تصمیم گرفتم در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل دهم اما سال79 بود که یک روز دوستم فریادزنان سمتم آمد و گفت کارشناسی رشته طراحی دوخت هم به رشتهها اضافه شده است.
همان سال شرکت کردم و قبول شدم و سال84 جزو اولین فارغالتحصیلان مقطع کارشناسی رشته خودم بودم و بلافاصله در دانشگاه فنی و حرفهای الزهرا(س) مشغول تدریس شدم.
سال85 آزمون استخدامی دانشکدههای فنی و حرفهای برگزار شد و با قبولی در آن، سال 86 حکم استخدام رسمی من در مؤسسههای آموزش عالی و دانشکدههای فنی آمد و مشغول تدریس در دانشگاههای علمی کاربردی سبزوار و بجنورد و فنی و حرفهای الزهرا(س) شدم.
او که در جشنوارهها و نمایشگاههای مختلفی شرکت میکرد و به عنوان مثال سال 78 در نمایشگاه عفاف و حجاب استانداری خراسان رتبه اول را با طراحی مانتو شلواری با الهام از لباسهای لرستانی به دست آورده بود، وقتی سال 95 مدرک کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر را میگیرد و مدیر گروه طراحی لباس و پوشاک دانشگاه الزهرا(س) میشود تصمیم میگیرد دنبال برگزاری مسابقات، نمایشگاهها و جشنوارههای مختلف برود. در این راستا دانشجویان را هم به شرکت در المپیادها و جشنواره خوارزمی ترغیب میکند و در نتیجه آنها رتبههایی کسب میکنند.
او همچنین به فکر برگزاری جشنواره ملی ترنج از طریق دانشگاه میافتد و سالهای 96 و 97 جشنواره ملی ترنج 1 و 2 را در زمینه طراحی لباس برگزار میکند.
سلماز آخوندی از سال94 تاکنون داوری جشنواره مد و لباس فجر استان که زیر نظر اداره کل ارشاد خراسان رضوی برگزار میشود را در دست داشته است.
سال97 در نمایشگاه دستآفرین که در برج میلاد تهران برگزار شد حضور مییابد و لباسهای طراحی شده خودش را عرضه میکند. همچنین در همین سال به همت او نمایشگاه طراحی لباس براساس مضامین شاهنامه در جهاددانشگاهی مشهد دایر میشود.
او که طراح لباس گروه عملیات بحران برای شهرداری منطقه9 نیز هست، سال98 در همایش ملی ریحانه که در دانشگاه فردوسی و ویژه زنان کارآفرین برگزار شد، به عنوان مربی و منتور حضور داشته است.
به گفته خودش تاکنون 18کارگاه آموزش تخصصی برگزار کرده و به کارآموزان و دانشجویانش تکنیکهای تخصصی طراحی روی لباس، سوزندوزی، چرمدوزی و... را یاد داده است.
او چون جزو اولین فارغالتحصیلان مقطع کارشناسی رشته طراحی لباس است، لبخندی میزند و میگوید: وقتی لباسی طراحی میکنم و باید داوری شود، داورها دانشجویان خودم هستند. نگاهش را به پایین میدوزد اما ذهنش انگار در آینده سیر میکند.
بعد با آرامش میگوید: تمام تلاشم این است که سکاندارهای خوبی باشیم و بستر بهشکلی فراهم شود که در سالهای آینده تحصیلکردههای این رشته افزایش پیدا کنند تا شاهد رقابت و ایدهپردازیهای بیشتری باشیم.
طراح لباس سوارکاری، از بین پوشههایش برگهای را بیرون میآورد که روی آن لباس جدید پاکبانان طراحی شده است. وقتی میگوید پنج ماه بهطور گروهی کار کردهاند تا به این طرح رسیدهاند برایم عجیب است. تعجب را از نگاهم میفهمد و خودش پشتبندش میگوید: حتما از خودتان میپرسید مگر چه کار میکنند که یک نقاشی پنج ماه طول میکشد.
همه این سؤال برایشان پیش میآید. بعد هم شروع به توضیح دادن میکند: وقتی قرار است لباسی برای شغل خاصی طراحی شود، تمام تاریخچه آن شغل و لباسهایی را که تاکنون در کشور ما و دیگر کشورها برای شاغلان آن طراحی شده است بررسی میکنیم.
تحقیق میکنیم لباسهای گذشته چه ضعفهایی داشتهاند و شاغلان آن به چه چیزهایی نیاز دارند. به عنوان مثال برای لباسهای امدادرسانان، باید جیب گوشی همراه طوری طراحی شود که هنگام امدادرسانیهای سخت و وقتی نشست و برخاست میکنند تلفن همراه از جیبشان نیفتد و از طرفی دردسترسشان باشد و در شرایط دشوار بتوانند بهراحتی آن را پاسخ دهند.
وقتی قرار است لباسی برای شغل خاصی طراحی شود، تمام تاریخچه آن شغل و لباسهایی را که تاکنون در کشور ما و دیگر کشورها برای شاغلان آن طراحی شده است بررسی میکنیم
پیدا کردن این نیازها و طراحی کردن به شکلی که خواسته دارنده شغل تأمین شود، نیاز به مطالعات زیادی دارد. بارها طراحی میشود و بعد از کارشناسی میبینم باز نیاز به اعمال تغییرات است تا در نهایت به یک طرح میرسیم.
درباره لباس پاکبانان باید روانشناسی رنگ انجام شود. لباس دید شب داشته باشد. بعضی قسمتهایش نیاز به استحکام زیادی دارد در غیر این صورت سریع کهنه و بلااستفاده میشود و خیلی موارد دیگر که همه از راه مطالعه و تحقیق به دست میآید و بعد براساس یافتههای تحقیقات باید طرحی ارائه شود که حداکثر کارآیی و راحتی را داشته باشد و از طرفی به لحاظ قیمت تمام شده، مناسب ارگان سفارشدهنده باشد.
آخوندی طی سالهای اخیر بیشتر بر آموزش طراحی مد و لباس تمرکز دارد. وقتی علت را از او میپرسم لبخند میزند و میگوید: در ایران عرف بر این است کسی که طراحی لباس را انجام میدهد خودش آن را میدوزد و ارائه میکند ولی من اهل دوخت و دوز نبودهام و نیستم.
تاکنون هم هر لباسی طراحی کردهام، دوخت و دوز آن را دیگر اعضای گروه انجام دادهاند برای همین احساس کردم بهتر است بر حوزه آموزش متمرکز باشم چون از طرفی اهل خیاطی نیستم و از طرفی نیاز به تربیت نیروی طراح داریم. به دنبال همین موضوع سال95 از سمت سازمان صنعت و معدن استان، سمت سرپرستی پشتیبانی مشاغل خانگی در زمینه طراحی و دوخت لباس مشاغل برعهده من گذاشته شد که تاکنون هم در آن هستم.
پرطرفدار بودن نقوش شرقی در همه دنیا یکی از لباسهایی که این مدرس دانشگاه طراحی کرده مانتو جلو بسته است و دربارهاش اینگونه توضیح میدهد: با مد شدن مانتوهای جلو باز، چون مطابق اعتقادات دینی و مذهبی ما نیست، نیاز به طراحی مانتوهای پوشیده را احساس کردم و سال97 چند مدل از این مانتوها را طراحی کردم که در نمایشگاه دستآفرین برج میلاد عرضه شد.
ادامه این گفتوگو به سمت رواج مدهای غربی کشیده میشود. آخوندی دیدگاههای جالبی در این باره دارد. به عقیده او خیلی از مدها و نقوش فعلی برگرفته از فرهنگ خودمان است اما به شکل غیرمناسبی که با فرهنگ و اعتقادات ما همخوانی ندارد عرضه شده است.
او میگوید: نقوش شرقی در همه دنیا پرطرفدار است و علاوه بر طراحی لباس، در طراحی ساختمان، کاشی، قالی، کفش و ... به کار برده میشود. البته غربیها، نقوش شرقی را با طرحها و ایدههای خودشان ترکیب میکنند و طرحهایی خلق کردهاند که باعث پیشرفت هنر و صنعت مد و لباس در آنجا شده است اما همین طرحها را به شکل نامناسبی وارد کشور خودمان کردهاند.
به نظر او تبادل هنر و فرهنگ لازمه پیشرفت کشورهاست اما آنچه در این بین اتفاق افتاده این است که نقوش ما به غرب رفته و استفاده شده اما طراحیهای غربی که برپایه نقوش خودمان است به شکلی منفی وارد کشورمان شده است. بنابراین لازم است که ما با توجه به اعتقادات و فرهنگ خودمان، طراحیهای جدید و مورد نیاز را داشته باشیم و به بازار عرضه کنیم.
او به رویکرد خوبی که از سال 80 در دانشگاههای هنر آغاز شده اشاره میکند و توضیح میدهد: از آنزمان تاکنون در طراحیهای همه رشتههای هنری، روی نقوش اصیل عشایر و ایلات کار شده است و در نتیجه این رویکرد، اکنون میبینیم که چطور صنایع دستی و هنرهای اصیل ما تقاضای بیشتری نسبت به قبل دارند. در واقع به نوعی میتوانم بگویم این نقوش دوباره در فرهنگ و هنر ما زنده شده است و داریم پی به ارزش آنها میبریم.
فرش دستبافی که زیر پایمان میاندازیم آنقدر هنر و رمز و راز و زیبایی در خودش نهفته دارد که در بسیاری کشورها بر روی دیوار نصب میشود
آخوندی آهی از حسرت میکشد و ادامه میدهد: فرش دستبافی که زیر پایمان میاندازیم آنقدر هنر و رمز و راز و زیبایی در خودش نهفته دارد که در بسیاری کشورها بر روی دیوار نصب میشود اما ما چون همیشه در معرض این هنرهای ارزشمند بودهایم قدرش را نمیدانیم.
آخوندی خلاقیت را عامل اصلی موفقیت در رشته طراحی لباس میداند اما معتقد است برخلاف تصور عموم، خلاقیت امری ذاتی و فیالبداهه نیست که یکباره به ذهن فرد خطور کند. او میگوید: خلاقیت ترکیبی از خودشناسی و دگرشناسی است و قوانینی دارد که هرکس طبق این قوانین حرکت کند میتواند به خلاقیت برسد و خالق ایدههای نو باشد.
این طراح موفق ادامه میدهد: بسیاری از افراد فکر میکنند خلاقیت یک نوع استعداد درونی و هنری است در حالیکه اصلا اینطور نیست و نوعی طراحی مهندسی دارد که باید طی شود. او به پیکاسو هنرمند معروف اشاره میکند که ثابت کرد هنر را میتوان با محاسبات ریاضی انجام داد. بعد هم تأکید میکند که در رشته طراحی لباس و هر رشته دیگری، فرد باید فرمول خلاقیت را یاد داشته باشد.
آخوندی این فرمول را شامل پنج مرحله میداند که به ترتیب شامل «بررسی آنچه که هست»، «بررسی نیازمندیها»، «بررسی توانمندیها»، «رفع اشکالات قبلی» و «خروجی نهایی یا همان ایده خلاقانه» است. به نظر او هر فردی در هر رشتهای اگر این مراحل را طی کند میتواند ایدههای خلاقانه بدهد.
این موضوع باعث شده است کسانی که در کلاسهای او شرکت میکنند انگیزه بیشتری کسب کنند و امیدوار شوند به اینکه آنها هم میتوانند در مسیر ارائه طرحهای جدید به موفقیت برسند.
آخوندی معتقد است خلاقیت در نتیجه تسلط به موضوع و احاطه داشتن به تمام جنبههای آن به دست میآید. به عبارتی دیگر فرد باید آنقدر در موضوعی غوطهور شود که بتواند به خلق ایده و نظر بپردازد.
وقتی سال86 از لباسی که آخوندی برای پاکبانان پایتخت معنوی ایران طراحی کرده بود رونمایی میشود، به او پیشنهاد میکنند وارد حوزه المانهای نوروزی هم بشود. او آن روزها را اینگونه یاد میکند: ابتدا برایم عجیب بود و با خودم میگفتم چطور المانی طراحی کنم که در آن لباس به کار رفته باشد. مدتی ذهنم مشغول بود و روی المانهای شهری دیگر شهرها و کشورها تحقیق میکردم.
در نهایت با خودم گفتم المان حاجی فیروز را با لباسهایش طراحی کنم و سال90 پس از طی کردن مراحل تصویب و اجرا، این المان در میدان هاشمیه نصب شد. حالا دیگر لذت کار روی المانها به مذاقم نشسته بود. از اینکه میدیدم مردم با المانی که طراحی کردهام عکس یادگاری میگیرند لذت میبردم و حس خوبی داشتم برای همین دوست داشتم برای سال بعد هم طرح و ایده داشته باشم.
بنابراین پس از نصب المان حاجی فیروز، ذهنم درگیر این بود که برای سال بعد چه المانی میتوانم طراحی کنم. از آخر به ایده طراحی لباسهای خاندان قاجاری روی گلدانهای هفت سین رسیدم و این ایده هم تصویب شد و سال91، این المان در میدان هنرستان در معرض دید شهروندان قرار گرفت.
این طراح لباس از تبادل فرهنگی بین شرق و غرب سخن به میان میآورد و میگوید: سالهاست که طراحان مد و لباس غربی از نقوش شرقی روی پوشاک استفاده میکنند. حتی در ایتالیا و فرانسه که مهد مد و لباس هستند و بیشترین پیشرفتهای طراحی لباس در این دو کشور انجام شده، استفاده از نقوش شرقی جایگاه ویژهای دارد و برندهای معروف آنها دارای طراحیهای شرقی هستند و با قیمت گرانی به فروش میرسند.
به گفته او طرحهای قشقایی و ترکمن نیز در همه دنیا استفاده میشوند و با دیگر طرحهای خودشان ترکیب میشوند. حتی در طراحی دکوراسیون و فضاآرایی هم معماری شرقی مورد توجه غرب است اما اینها کمتر بیان میشود و به همین دلیل جوانانمان کمتر به اهمیت، جایگاه و زیبایی اصالت هنر ایرانی پی بردهاند.